نتایج جستجوی عبارت «علی محمد عنایت الهی دبستان فرهنگ اسلامی مدرسه شهید مصطفی خمینی دبیرستان شهید بهشتی مسجد جامع مهدی(عج) شلمچه لشکر امام حسین(ع) ۱۳۶۷/۲/۱۹ ۱۳۶۷/۳/۴ بنیاد ۱۵ خرداد» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۲ -وصیتنامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم چون من راه حق و حقیقت را انتخاب کرده‌ام. با این راه، توشه آخرت جاودانه خود را مهیا می‌سازم و می‌روم تا با نثار جان خود به میعادگاه عاشقان الله بپیوندم و در راه اسلام و قرآن با دشمنان اسلام مبارزه کنم؛ زیرا سرور آزادگان حسین بن علی (ع) و ۷۲ تن از یارانش جان خود را در این راه نثار کردند. ننگ است کسی که توان جبهه رفتن را داشته باشد و به جبهه نرود....
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او به‌وسیله دوستانش به خارج از شهر نی‌ریز می‌رود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری می‌کنند. بادلی شکسته و گریان و نالان به‌وسیله خودروهای عبوری خود...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حیدر بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
بسم الله الرحمن الرحیم با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمامی شهدای اسلام، از صدر اسلام تا کربلای حسینی و از کربلای حسینی تا کربلای ایران. اینجانب حیدر بیات، با دلی آکنده از عشق به الله و جهت یاری رساندن به رزمندگان پر توان اسلام، آگاهانه قدم در این راه سراسر حماسه گذاشته و می‌روم تا انشاءالله جبهه‌های ایران را گورستان بعثی‌های متجاوز نمایم. از مردم حزب‌الله می‌خواهم همانگونه که تا به حال رزمندگان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید کاووس شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید کاووس شیخعلی »
اولین گریه‌های کاووس در تاریخ 1343/1/20 با نغمه‌های بلبلان در هم آمیخت و رایحه دل‌انگیز وجودش با عطر گلهای بهاری در روستای کوشکک نی‌ریز، همراه شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب آغاز و به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک پشت سر نهاد. از همان کودکی به کارهای سخت کشاورزی تن داد و با سختی‌های زندگی آشنا شد. برای کمک به خانواده تحصیل را رها کرده و ناچاراً به کار پرداخت. کاووس...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید هرمز ارژنگ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشت‌های پوشیده از برف روستای تنگ‌حنا از توابع آباده طشک شهرستان نی‌ریز تولد غنچه‌ای را در ۱۳۴۳/۱۱/۲۰ به خاطر سپرده‌اند که در خانواده‌ای متدین و مذهبی پیام‌آور بهار شد. همراه پدر فنون زندگی را فراگرفت و در کودکی عصای بود هرچند کوچک، در دست وی که در کارهای روزمره کنار او باشد. وقتی شش‌ساله شد به سنگر کسب علم و دانش پا نهاد و در دبستان جهاد تم‌شولی تا پایان مرحله ابتدایی تحصیل نمود. سپس به دلایل گوناگونی از...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا یگانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
حکایتی دارند، شقایق‌های خونین ایران اسلامی، آن‌هایی که در عنفوان جوانی در وفای به عهد عاشقانه پرپر شدند و به همراه نسیم صبا تا آستان معشوق پر کشیدند. از شمار آن خونین بالان، غلامرضا یگانه است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و معتقد به مبانی حیات‌بخش اسلام، چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشود. شش بهار اول زندگی را در کانون گرم خانواده گذراند و سپس راهی مدرسه فرهمندی شد. دوره...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید غلامرضا یگانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
حکایتی دارند، شقایق‌های خونین ایران اسلامی، آن‌هایی که در عنفوان جوانی در وفای به عهد عاشقانه پرپر شدند و به همراه نسیم صبا تا آستان معشوق پر کشیدند. از شمار آن خونین بالان، غلامرضا یگانه است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و معتقد به مبانی حیات‌بخش اسلام، چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشود. شش بهار اول زندگی را در کانون گرم خانواده گذراند و سپس راهی مدرسه فرهمندی شد. دوره...
شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
علیخانی چه آن سرو خرامان بمانند علی اکبر روان شد امیدم نـا امیــد ای رودم ای رودلب تشنه برفتی سوی میدان بگوید مادرش با آه و زاری چـــراغ خـــاندانم بـودای رود  ...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند                                به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بی‌کرانه آسمان‌ها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنون‌صفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نی‌ریز و در میان خانواده‌ای...
زندگینامه جانباز حسین نادریان
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین نادریان فرزند سلمان، در تاریخ دوازدهم شهریور ماه سال 1343 در روستای ده ریز از توابع آباده طشک شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی برای کمک به امرار معاش خانواده از همان دوران کودکی تلاش و کوشش خود را شروع کرد.‌ علاقه وافر به درس خواندن وی وا داشت تا در کلاسهای شبانه شرکت نماید و تا کلاس دوم شبانه در روستای ده زیر درس بخواند. با فرا رسیدن زمان خدمت سربازی با...